صحبت با نینی گلمون
سلام نینی مامان و باباش خوبی عزیزم مامان مامانی ،عزیز دلم، کاشکی بودی و برات یکم دردو دل می کردم . کاشکی بودی و یکم برات حرف می زدم راستی عزیز مامان بابایی از سر کار زنگم زد گفت به نینی عسل بابا بگو از امروز شروع کردم به قوت خوردن که تو عزیز بابا قوی قوی بدنیا بیای....بابایی کلی خوشحاله قراره تو بیای پیش ما.... عزیز مامان من فکر می کنم اگر تو بیای ما کلی زندگیمون عوض می شه از این یک نواختی در میاد مامانم سرش به تو گرم می شه کمتر فکر و خیال می کنه و غصه می خوره....عزیزم مامان 2 روز پیش که تولد حضرت محمد بود بعد نماز مغرب تو مسجد محله مامان مریم (مامانه مامان) سوره حضرت محمد رو خوندم و برای اولین بار نیت ...
نویسنده :
سالی و سانی
20:17