محمد متین .محمد مبینمحمد متین .محمد مبین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات دو عاشق برای ثمره این عشق

دردو دل و 2تا خبر

1391/1/19 17:19
نویسنده : سالی و سانی
241 بازدید
اشتراک گذاری

نمی دونم چمه قلبولی یه حس خیلی خوب هر روز صبح که از خواب پا میشم دارمخجالت یه حسی که بهم میگه تو بزودی مامان میشیخجالت ...

هر روز با خدا و بنده های خوبش صحبت می کنم و تورو از خدا می خوامخیال باطل....

عزیز مامان نمی دونی چقدر انتظار سخته ولی من هر روز دارم این انتظارو تجربه می کنممژه ....

خیلی دلم میخواد روزا زودتر بگذره و من خبر بودن تو رو تو دلم   به مامان و بابام  و بابات بدمبغل.......

وای هر روز دعا می خونم هر روز یه نذری رو به گردن میگیرم برا اومدن توفرشته 

ببین مامان من چقدر دلم میخواد تو بیای پیشم خجالت..دلم میخواد هر وقت اومدی بچه خیلی خوبی باشیلبخند ..مهربون به فکر مردم با متانت دوستار خدا و هرآنکس که دوستار خداست باشی ...عزیزم  همیشه توکلت به خدا باشه ....اون هوای همه بنده هاشو داره ....

راستی یه خبر عزیز مامان

برج 2 ما خونمونو تحویل میگیریم  با بابایی رفتیم کاغذ دیواری دیدیم برا اتاق تو ببین از حالا بابایی به فکرتهنیشخند

خونه مامان ام دیروز همه باغچه هاشو گلکاری کردیم فکر کنم برا سال دیگه خیلی خوشگل بشه ....نیشخند

اگر خوشگل بشه من تولد 1سالگیتو اونجا میگیرم ...هورااااااااااااااااااهورا

مواظب خودت باش برای اومدنت دعا کن قول میدم مامان خوبی باشم برات اگر خدا کمکم کنه و لیاقتش روبهم بده...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان دخملی
19 فروردین 91 17:49
سلام ان شاالله به همین زودی مامان میشی به ما هم سر بزن