محمد متین .محمد مبینمحمد متین .محمد مبین، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

خاطرات دو عاشق برای ثمره این عشق

دلم گرفته

1391/1/30 12:11
نویسنده : سالی و سانی
238 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم مامان خوبی گلم قلب...مامان دلم می خواست امروز باهات حرف بزنم بهت بگم عزیز مامان دلم خیلی گرفته نمیدونم چراافسوس این روزا به جای این که شاد باشم تو میای دلم گرفته ناراحت...حرفای اطرافیان خیلی آزارم میده برات نمیگم کیا که یه زمانی اینارو خوندی ازشون بدت نیاد ولی اشکالی نداره من خدا رو دارم خدای مهربونی که هر وفت باهاش خرف زدم حس کردم داره به حرفام گوش میده و برام دعا میکنه فرشته.همین آروم ام میکنه ....از خدا می خوام تو رو این ماه بهمون بده که بودن تو برا من قوت قلبهبغل .....

راستی مادر بزرک بابای مهربونت 25 فروردین به رحمت خدا رفت  بنده خدا مریض بود ومطمئنم چون آدم خیلی خوبی بوده جاش تو بهشته .

خدا رحمتش کنه

خیلی از غم و غصه  ها گفتم بزار به کم هم از شادی ها بگم ...عزیز مامان با بابایی دیشب رفتیم بیرون به مرکز رشد کودکان ،اونجا من برات یه عالمه کتاب خریدم همشو من خریدم مامانی وفتی به بابایی دادم بره حساب کنه گفت این کتاب پرچم ها چیه خریدی ، گفتم خوب بزار سر جاش رفت گذاشت و دیدم یه کتاب اورد می دونی چی بود مامان (خانه باید مزتب باشه ) گفت این خوبه گفت اینا درس زندگی ...دیگه بابایی دیگه لبخند.....

2تامکعب  پارچه ای هم برات خریدمقلب ببین مامانی کی شه بیای تو دلمو هی برم برات چیزی بخرم .....عزیز مامان از خدا بخواه که تو رو این ماه به من و بابایی بده ......الهی آمین.....فرشته

خدای بزرگ خدای مهربون میدونم همه چیز و همه کس به اراده توست پس خدای مهربون به ما کمک کن، منتظر لطف و مهربونی تو خدای خوبم هستم .......

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)